-
ماجرا
پنجشنبه 6 آبان 1395 00:16
دیگر به بخشی از تو قانع نیستم آرى با هر چه دارى دوست می دارم مرا باشی یک فصل از یک قصه؟ نه! این را نمی خواهم می خواهم از این پس تمام ماجرا باشی... حسین منزوی
-
علامه طباطبایی
چهارشنبه 5 آبان 1395 02:49
سلام آقا سید مهربونم قربون این نوشته های پر احساست بشم ماهم! وقتایی که آقا سید این شکلی دست به قلم میشه، ینی دیگه خییییییلی دلش تنگ شده! الهی من بمیرم برا دل کوچیکت عمرم... آقا سید خیلی شرمندم که امشب پست نذاشتم. میدونم که حتما کلی اومدین سر زدین. باورتون نمیشه، تا الان خواب بودم!!! امروز رفته بودم علامه، خیلی خیلی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 آبان 1395 13:34
آقا سید... من توی پستی که دیشب گذاشتم یه اشتباهی کردم! نوشته بودم صدای مامان فهیمه بم بود! اشتباه لپی بود در واقع... میخواستم بگم صداش مثل خودت گرفته و غم دار بود؛ لطیف و دلنشین... عین صدای خودت! شما صدای دلربات رو هم از مامانت به ارث بردی. چقد خوبه مامان آدم انقد چیزای خوب داشته باشه که آدم ازش ارث ببره! اصلا این...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 آبان 1395 22:29
-
یاد گرفته ام...
دوشنبه 3 آبان 1395 21:19
تو نگرانم نشو! همه چیز را یاد گرفته ام! یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی! یاد گرفته ام... نفس بکشم بدون تو... و به یاد تو یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم! تو نگرانم نشو! همه چیز را یاد گرفته ام... یاد گرفته ام که بی تو بخندم یاد گرفته ام بی...
-
شهید بهشتی
دوشنبه 3 آبان 1395 19:57
آقا سید گلم! ماه مهربونم! الهی من قربون شما بشم که مرتب میای سر میزنی... میگم شما که انقد زحمت میکشی، منت سر من میذاری، میای سرمیزنی، وقتایی که من هنوز وقت نکردم پست بذارم هم اگه یه چیزی بنویسی گناه نمیشه ها! الهی من فدات بشم که دلم برات یه ذره شده عشق نازم... آقا سید امروز نسبتا میشه گفت روز خوبی بود. صبح ساعت 6...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 2 آبان 1395 15:07
آقا سید قشنگم... ماه مهربونم... من بازم دارم تنهایی سفر میکنم... بازم دلم گرفته از توی اتوبوس نشستن و زل زدن به جاده، تک و تنها و بی همسفر... دارم برمیگردم تهران عمرم؛ اگه خدا بخواد... دیروز و امروز که اینجا بودم نتونستم پرسشنامه به کسی بدم. ظاهرا ۴ تا استاد هستن که به کار من میان. یکیشونو امروز دیدیم، ولی گفت تا ۱۰...
-
آرزو...
یکشنبه 2 آبان 1395 01:13
سه تا پست عاشقونه پشت سر هم گذاشتم که بدونی چه بی اندازه دلتنگتم! اونقدر که اگه تموم شعرهای عاشقونه دنیا رو هم برات بفرستم، بازم دلم آروم نمیشه... اصلا تموم شعرها و قصه ها و ترانه های عاشقونه دنیا جای یه لبخندتو نمیگیره! دلم هیچی نمیخاد جز دیدن و شنیدن دوباره ی خنده هات... فقط و فقط چشمامو میبندم و تو خیالم توی آغوشت...
-
دلم...
یکشنبه 2 آبان 1395 00:45
جای پای نفست مانده به صحرای خیال ای فراسوی تجسم، به دلم جا داری... حزین لاهیجی
-
اگر تو نبودی...
یکشنبه 2 آبان 1395 00:42
اگر تو نبودی عشق نبود همین طور اصراری برای زندگی اگر تو نبودی، زمین یک زیر سیگاری گِلی بود جایی برای خاموش کردن بی حوصلگی ها اگر تو نبودی، من کاملا بیکار بودم هیچ کاری در این دنیا ندارم... جز دوست داشتن تو! رسول یونان
-
فضا...!
شنبه 1 آبان 1395 20:58
آقا سید گلم... عشق نازم... شما چرا انقد ساکتی فدات شم؟ ماه قشنگم... شما چیزی نمیگی دل من میگیره ها! عزیزدلم... من همچنان قمم، ولی اونقدی که دلم میخواست خوش بگذره و دلم باز بشه، نشد... البته امشب با مهسا بیرون بودیم، یه چرخی زدیم و یه هوایی به سرمون خورد و کلی گپ زدیم باهم؛ ولی خب بدون شما دیگه هیچی رنگ و بوی قبل رو...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 مهر 1395 16:00
آقا سید ماهم سلام روز جمعه تون به خیر و شادی... خوش میگذره به شما؟ از اوضاع کار و پروژه ها چه خبر؟ از خانواده و اهل بیت و متلعقین و متعلقات چه خبر؟ همه خوب هستن ان شاءالله؟ آقا جواد منو ببخشید که انقد دیر دارم پست میذارم. با اجازه شما من اومدم قم پیش مهسا. بخاطر همینم گفتم خیلی خسته م... امروزم دیگه از وقتی بیدار شدیم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 مهر 1395 00:32
عشق ناز من! آقا سید من! ماه قشنگ من! خیلی اون چند روز به من سخت گذشت... استرس فوق العاده زیادی داشت! و من با خودم فکر میکردم وقتی من اینجوری استرس دارم، خدا به داد شما برسه که داره چی تو دلت میگذره؟ قربون دلت برم عشقم... منم اشکای شما رو همشو یادمه! منو بیچاره میکرد وقتی اشکات میومد پایین! عین یه بچه معصوم، اصلا طاقت...
-
روز خوب
پنجشنبه 29 مهر 1395 00:11
خب... حالا دیگه حرفای گریه دار بسه... براتون از این بگم که امروز روز خیلی خوبی بود... دیشب که من بیخوابی زد به سرم ساعت 4 صبح خوابیدم. قرار بود 8 بیدار بشم. آخه نمیدونستم دانشکده اکو دانشگاه علامه کجاست؟ نمیدونستم که باید برم دهکده المپیک خود دانشگاه یا خیابون وزرا تو شهید بهشتی؟ میدونستم که قبلا تو وزرا بوده، ولی...
-
مادر...
پنجشنبه 29 مهر 1395 00:10
سلام آقا سید نازم خوبی؟ آقا سید گلم... میشه از شما خواهش کنم واسه سردرداتون یه دکتر برید؟ برای خوب شدنشم کاری می کنید یا همینجوری ولش می کنین؟ قرص میخورین؟ ویسک خیلی عالیه ها! اگه موقع خواب به پیشونی و شقیقه هاتون بمالید، یکمی هم با دست ماساژش بدین، بعد اگه دستمالی چیزی دم دستتون هست روی پیشونی و چشمتون ببندین و...
-
تنهای تنهای تنها...
سهشنبه 27 مهر 1395 21:07
آقا جواد... تصمیم گرفتی دیگه باهام حرف نزنی؟ دیگه نمیخوای نظر بذاری واسه پستام؟ دلم خیلی گرفته جواد... خیلی... خیلی تنهام... چندبار تا دم پیام دادن و حتی زنگ زدن بهت رفتم... حالا یه جوری میگم پیام دادن و زنگ زدن، انگار چه اتفاق مهلک و ناگزیریه برات...! خب مایه ش جواب ندادنه دیگه... بیخیال... دلم خیلی گرفته جواد... تا...
-
قد!
سهشنبه 27 مهر 1395 01:02
ببین آقا سید! منو میگه ها... ! قبول داری؟ یادته همیشه بهم میگفتی واقعا صد و پنجاهی؟؟؟ فقط صد و پنجاه؟! یادته هی هر بار اندازه میگرفتی که تا کجاتم، ولی یادت نمیموند... دوباره دفعه بعد میگفتی پریسا بیا اینجا وایسا! یادته؟ ماه قشنگ پریسا... قربون تک تک خاطره هات برم که از عسل شیرین ترن! مث که شب زود خوابیدن به ما نیومده...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 مهر 1395 00:15
آقا جواد... شما ساکتی دل ما میگیره ها! نیستی فدات شم؟ عرضم به حضور گل ترین آقا جواد دنیا که من امروز کار خاصی نکردم. صبح ساعت ۷.۵-۸ پاشدم، ۹-۹.۵ رفتم دانشکده ببینم یزدانی چیکارس؟ دیدم دوشنبه س و سرش خیلی شلوغه! هم جلسه گروه هست هم شورای تحصیلات تکمیلی؛ تا ساعت ۳ وقتش پره! برگشتم خوابگاه و نشستم دنباله سریالمو دیدم....
-
تو...
دوشنبه 26 مهر 1395 21:29
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 مهر 1395 00:26
بهترین آقا سید دنیا سلام! سلام به روی بهتر از ماهت عشق مهربونم! یکی یه دونه خودم! خدا میدونه که چقد دلم تنگته... کاش انقد مهربون نبودی تا من انقد دلتنگت نمی شدم... آقا جواد گل! شما که از حال و اوضاع و کارتون چیزی لو نمیدین، ولی عرضم به خدمتتون که امروز روز خوبی بود واسه کارای من... صبح تا ساعت 10 خوابیدم! ساعت 11 تازه...
-
صدای تو...
یکشنبه 25 مهر 1395 02:17
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 مهر 1395 01:07
سلام آقا سید خوبم... حال مهربون ترین آقا سید دنیا چطوره؟ شما مواظب عشق ما هستید عایا؟ ببخشید که انقد دیر دارم پست میذارم، بدقول شدم... یکمی نشستم پای درسام، دیر شد... شرمنده! آقا سید اول بابت دیشب بازم تشکر بکنم. خیلی به من لطف کردین. واقعا ناخوش احوال بودم. تنها امیدم این بود که با شما چند کلمه صحبت کنم... از شب قبلش...
-
نبودِ تو...
شنبه 24 مهر 1395 08:20
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 21 مهر 1395 23:01
عاشورا هم گذشت آقا سید... چقد همه چیزِ امروز یاد و خاطره شما رو داشت... رنگ و بوی شما... اصلا تو روز و روزگار من چی هست که یاد شما نندازه منو؟ یادم افتاد به اون عاشورایی که رفته بودم بوشهر... شما شب عاشورا تو هیات آقا رضا یه تیکه ضبط کردی برام فرستادی. همون شعر قشنگی بود که میگفت دلشوره فردا داره زینب... شما اون تیکه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 21 مهر 1395 00:01
سلام آقا سید خوبم... خوبین؟ کارا خوب پیش رفت ان شاءالله؟ این ایام تشریف بردین خونه؟ مراسما به دلتون نشست؟ عزاداریاتون قبول عشقم! من که از روزی که اومدم اصلا بیکار نشدم! هر روز از ۵ عصر پامیشیم که راهی بشیم، که مغرب برسیم دانشگاه و ساعت ۹ هم برمیگردیم، تا برسیم شده ۱۰، تا شام بخوریم باید بخوابیم... از صبح تا عصرم باز...
-
دور از هم...
دوشنبه 19 مهر 1395 23:53
به روزهای پیری ات می اندیشم موهایت سپید قدم هایت عصا به دست و چهره زیبایت پشت ریش هایت پنهان شده است... روی صندلی چوبی کنار دریا نشسته ای و غروب آفتاب را تماشا می کنی... هر کجا باشی هر کجا باشم دوستت خواهم داشت پیرمرد دوست داشتنی من... افسوس که من و تو دور از هم پیر می شویم! و طعم شیرین تاب دادن نوه هایمان را هیچ وقت...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 مهر 1395 05:26
آقا سید خوبم... فرشته قشنگم... ماه مهربونم... سایه تون سنگین شده عمرم! در چه حالید؟ روز و روزگار بر وفق مراده ان شاءالله؟ کاراتون خوب پیش رفت؟ عشق خوبم... ان شاءالله که علت این کم پیدایی شما خیر باشه... نفسم... دل پریسا خیلی براتون تنگ شده سید ماهم... دعاگوتون هستم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 18 مهر 1395 11:53
-
دل تنگی...
شنبه 17 مهر 1395 22:23
آرام جانم... در خاطرت بماند اینجا یک نفر هر روز با خیالت نفس می کشد... با تصور دستانت گرم می شود با دیدن چشمانت از پشت این عکس ها جان می گیرد... با فکر خنده هایت می خندد! در خاطرت بماند اینجا هر شب یک نفر قبل از خواب خاطره هایت را به آغوش می کشد برایت عاشقانه می نویسد از همین دور دلش برای خنده هایت ضعف می رود در خاطرت...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 مهر 1395 09:29